وقتی محبوب آزارطلبم رفت...
 
 
 

وقتی محبوب آزارطلبم رفت...
ارسال شده در سه شنبه 6 تير 1391برچسب:, - 19:39


وقتی محبوب آزارطلبم رفت...
... او همان کسی است که در رویایم می‌دیدم،و آدمی همیشه کسی را که دوست می‌دارد، می‌آزارد...
 
 
از وقتی محبوبِ آزارطلبم رفت و مرا تنها گذاشت
برای مشت کوبیدن، چیزی ندارم جز دیوار.
وقتی که کتکش می‌زدم دوستم می‌داشت،
اما من شیوه بهتری را پیش گرفتم،
اینکه هیچ‌گاه با او بر سرِ مهر نباشم.
بله، او همان کسی است که در رویایم می‌دیدم،
و آدمی همیشه کسی را که دوست می‌دارد، می‌آزارد.
 
از وقتی که محبوبِ آزارطلبم رفت و مرا تنها گذاشت،
برای مشت کوبیدن چیزی ندارم جز دیوار
برای کمربند بستن، جز شلوار
برای پرت کردن، جز بستنی
برای زدن بر سرش، جز ساعت
برای آتش زدن، جز کبریت
برای مشت کوبیدن، جز دیوار
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده alijOon